آقا کیانآقا کیان، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره
نیکا خانومینیکا خانومی، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره
پیوند مامان و باباپیوند مامان و بابا، تا این لحظه: 13 سال و 21 روز سن داره

خاطرات شیرین کیان ونیکا

تولد یک سالگی(1)

سلامممممممممممممممممممممم به همه تولد خودم مبارک    با توجه به اینکه بنده در روز تولدم باید میرفتم و یک واکسن میزدم بابا و مامان تصمیم گرفتند که تولد منو چند روز زودتر  یعنی روز جمعه گذشته برگزار کنند. به همین خاطر بابا و مامان خیلی زود مشغول به کار شدند تا مقدمات کار رو فراهم کنند. اولش بابایی رفت شرکت و با المنت بخاری برقی یک اره برای بریدن یونولیت اختراع کرد. اونوقت اسم منو با ینولیت ساخت. به این صورت: (آدم تو ساعت کاری از این کارها میکنه ) بعدش اسم منو داد تا عمو احسان رنگ کنه و نتیجه کارشون شد این: ببینید چه خوشگل شد   سپس بابایی رفت و یکم بادکنک آرایی یاد ...
29 مرداد 1394
6043 14 27 ادامه مطلب

غذای خود را چگونه میل کنیم

قبل از اینکه وارد بحث غذا بشیم دو تا عکس از تو شهر بازی براتون بزارم: اولش سوار این ماشین خوشگل شدم که خیلی باحال بود . بعدش رفتم سوار یک ماشین دیگه شدم که اون هم با حال بود. ولی بعدش بابایی رفت و به اون آقاه پول داد و اون آقا هم آمد و یک کاری کرد که ماشینه هی تکون تکون میخورد . خوب اگه می خواد پیاده بشم مثل آدم بگید پیاده شو چرا هی ماشینو تکون تکون میدید  نخندید خوب هی ماشینه تکون تکون میخورد من هم دوست نداشتم .   بعدشم که عباس دائی همه فامیل رو مهمون کرده بود جاتون خالی به همه خیلی خوش گذشت ولی خوب به من که چیز زیادی نرسید. فقط چند تا پاتک کوچولو به میز غذا زدم. یک مقداری هم آب کباب نوش جان کردم ...
18 مرداد 1394
2068 17 20 ادامه مطلب

دندونهای بالا و گفتن کلمه بابا

سلام  سرم شلوغه، وقت نمی کنم به سایت سر بزن .  عرض کنم که بیشتر از یک هفته میشه که دندونهای بالایی اینجانب جوانه کرده و داره میاد بالا.  نه ببخشید داره میاد پائین . یعنی الان با چهار تا دندون میتونم هر چیزی رو گاز بزنم  و بخورم. ملاحظه بفرمائید:   و این هم از کاربردهاش :   روز عید فطر با مامان فخری اینا و مامان عفت اینا رفتیم بیرون شهر که البته زیاد عکس نگرفتیم.    من کلی اونجا شیطونی کردم و بهم خوش گذشت. مخصوصا وقتی سوار عمو احسان شده بودم:   یک شب هم که هوا خیلی خنک بود رفتیم پارک و خاله برام یک بادکنک دوست داشتنی...
8 مرداد 1394
1